دانلود آهنگ بامداد از شاهین نجفی


لینک دانلود به درخواست واحد اجرای دستورات دبیرخانه کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه جمهوری اسلامی ایران حذف شده است.

یه مرد که واژه ی مردو رو سفید کرد

یه مرد که مرگو واسه انسان بعید کرد

یه دشت بود که کوه پیشش زانو زد

یه مرد به شکل اسطوره ای هر درد

خط بطلانی بود روی تز سقوط عشق

اون تموم واژها رو دوباره تعبیر کرد

پر گرفت رو اوج قصه مرثیه نخوند

اون آب و آتشو تو شعر بغل هم نشوند

وقتی هر کی از سایه ی خودش دیگه می ترسه

پشت هر دیوار یک کسی داره می لرزه

وقتی برادرمون یا رو داره یا تو بنده

وقتی به هر زن سرکش و یاغی می گن ج ن د ه

فروغ شعرو تو زندگیمون تکثیر کرد

فریدون قصه رو دوباره تصویر کرد

گم نشد ! چشاشو رو مرگ اقاقی ها نبست

نشست ! اما وقتی که پاشو زدن نشست

اون خم نشد ! تو اوج و ایستاده مرد

از خورش درگاه ضحاکی نخورد

پدر تو تکثیر یه درد دوباره ای

پدر تو معنی زندگی شاعرانه ای

پدر تو خشم کوچه ای که تو مشتته

پدر تو شاعر نسلی هستی که پشتته

وقتی دجال عشقو کشت و از معنی افتاد

تا از گلوی قناری آوازی در نیاد

شبی که حتا جلادپای جوخه گریه کرد

نعره ی کاوه مرد و تکبیر سرد

پیچیده توی کوچه پس کوچه ها ی شهر

ننه دریا ٬ پسرای عمو صحرا رو حد زد

روزی که حافظو تو خیابونا چرخوندن

واسه خیام بی خدا حبس تعزیزی بریدن

روزی که صادقو به جرم خود کشی کشتن

هرچی سگ ولگرده شده بود تهمتن

ستاره دیگه تو آسمون نبود تو اوین بود

زیر پای تک تک بچه هامون مین بود

تموم پنجره ها بسته شد ! سیاه شد

امید یه نفس راحت کشیدن تباه شد

برادر برادرو فروخت و پدر مادرو

به لجن کشیدن هرچی اعتقاد و باورو

خدا نشست و گریه کرد و خدای

شما ممکن است این را هم بپسندید

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *