متن آهنگ عراقی از امیر آرام

همه شب بر آستانت شده کار من گدایی
بخدا که این گدایی ندهم به پادشاهی

ز دو دیده خون فشانم، ز غمت شب جدایی
چه کنم؟ که هست اینها گل باغ آشنایی
همه شب نهاده‌ام سر، چو سگان، بر آستانت
که رقیب ز در نیاید به بهانه‌ی گدایی

به کدام ملت است این؟به کدام مذهب است این؟
که کشند عاشقی را، که تو عاشقم چرایی؟
زپرام چو ننالم من دل شکسته چون نی
که بسوخت قلبم در بند ز حرارت جدایی

به قمار خانه رفتم، همه پاک باز دیدم
چو به صومعه رسیدم همه زاهد ریایی
به طواف کعبه رفتم به حرم رهم ندادند
که تو در برون چه کردی؟ که درون خانه آیی؟
در دیر می‌زدم من، که ندا به در،در آمد
که :درآ، درآ، عراقی، که تو ام از آن مایی

به کدام ملت است این؟به کدام مذهب است این؟
که کشند عاشقی را، که تو عاشقم چرایی؟
زپرام چو ننالم من دل شکسته چون نی
که بسوخت قلبم در بند ز حرارت جدایی

به قمار خانه رفتم، همه پاک باز دیدم
چو به صومعه رسیدم همه زاهد ریایی
به طواف کعبه رفتم به حرم رهم ندادند
که تو در برون چه کردی؟ که درون خانه آیی؟
در دیر می‌زدم من، که ندا به در،در آمد
که :درآ، درآ، عراقی، که تو ام از آن مایی