دانلود آهنگ فتح باغ از نیکی کریمی

barcode




متن آهنگ فتح باغ از نیکی کریمی


آن کلاغی که پرید

از فراز سر ما

و فرو رفت در اندیشة آشفتة ابری ولگرد

و صدایش همچون نیزة کوتاهی، پهنای افق را پیمود

خبر ما را با خود خواهد برد به شهر


همه می دانند

همه می دانند

که من و تو از آن روزنة سر عبوس

باغ را دیدیم

و از آن شاخة بازیگر دور از دست

سیب را چیدیم


همه می ترسند

همه می ترسند، اما من و تو

به چراغ و آب و آینه پیوستیم

و نترسیدیم


سخن از پیوند سست دو نام

و همآغوشی در اوراق کهنة یک دفتر نیست

سخن از گیسوی خوشبخت منست

با شقایق های سوختة بوسة تو

و صمیمیت تن هامان، در طراری

و درخشیدن عریانیمان

مثل فلس ماهی ها در آب

سخن از زندگی نقره ای آوازیست

که، سحرگاهان فوارة کوچک می خواند


ما در آن جنگل سبز سیال

شبی از خرگوشان وحشی

و در آن دریای مضطرب خونسرد

از صدف های پر از مروارید

و در آن کوه غریب فاتح

از عقابان جوان پرسیدیم

که چه باید کرد؟


همه می دانند

همه می دانند

ما به خواب سرد و ساکت سیمرغان، ره یافته ایم

ما حقیقت را در باغچه پیدا کردیم

در نگاه شرم آگین گلی گمنام

و بقا را در یک لحظة نامحدود

که دو خورشید به هم خیره شدند


سخن از پچ پچ ترسانی در ظلمت نیست

سخن از روزست و پنجره های باز

و هوای تازه

و اجاقی که در آن اشیإ بیهده می سوزند

و زمینی که ز کشتی دیگر بارور است

و تولد و تکامل و غرور

سخن از دستان عاشق ماست

که پلی از پیغام عطر و نور و نسیم

بر فراز شب ها ساخته اند


به چمنزار بیا

به چمنزار بزرگ

و صدایم کن، از پشت نفس های گل ابریشم

همچنان آهو که جفتش را


پرده ها از بغضی پنهانی سرشارند

و کبوترهای معصوم

از بلندی های برج سپید خود

به زمین می نگرند

برخی از آهنگ های دیگر نیکی کریمی


نیکی کریمی ♫ آهنگ سلام آفتاب 💿 آلبوم تک آهنگ


نیکی کریمی ♫ آهنگ تنها صداست که میماند 💿 آلبوم تک آهنگ


بزرگترین آرشیو موسیقی ایرانی

شما ممکن است این را هم بپسندید

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *