دانلود آهنگ آوازه خوان در خون از شاهین نجفی


لینک دانلود به درخواست واحد اجرای دستورات دبیرخانه کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه جمهوری اسلامی ایران حذف شده است.

می خندیدی اما تو چشات پر غم بود همیشه واست یه قدم تا خوشبختی کم بود

درد یه ملت مث یه غده تو سینه و درک اینکه همیشه یکی توی کمینه

وتاریخ مث یه صفحه روبروت میاد می خوای داد بزنی اما صدات دیگه در نمیاد

فری ولی خوب شد که امروز دیگه نیستی نیستی و بدبختی وفلاکت و ببینی

فری همه خودمونو فروختیم، کسی نیست اینجا همه جانی وجاسوسن یا کاسه لیس

شعر وطن مرد و امروز فقط یه شعاره بی غیرتی امروز مرسومه رو بورسه رو کاره

خوب شد نیستی و ببینی چه خفتیه امروز بی رگ و اخته شدن نعمتیه

تو رفتیو نیستیو ما رو سی سال رقصوندن لژنشین ها هنوز نشستن و خون میخورن

فری تورو روح فروغ دیگه بس کن نخون آخه صدات مث عذاب وجدانه واسمون

تا از آشیانه سویت پر بگیرم از بندم رها ساز تا از غم نمیرم

این آواز غمهاست بر روی لب من یا آوازی تنهاست هم گام شب من

حالا نمیدونم بخندم یا گریه کنم تو آینه خودم و می بینم ،میگم این منم؟

یه عقده مث سنگ شده روی قلبم چی حالا مونده از گذشتم نمی دونم

حالا اگه جلو چشام یه دخترو لخت کنن منم کمک می کنم که بیکینیشو بکنن

پرچم و به باد دادم و از خودم گم شدم با قاتل جوونیم عهد بستم و دس دادم

اونکه عمرمو بر باد داد ،رفیقم شد سی چهل سال هر چی قرقره کردم پس دادم

تو هر شکل و لباس ،مذهبی یا ناسیونالیستم یه چپ پلاستیکی رفرمیستم پوپولیستم

یه نون به نرخ روز خور، یه مار ماهیم من هیچ چیز نیستم همان چیز که تو خواهیم

با اینکه با چشام فقر و بدبختی رو دیدم به ظاهر زار زدم و ته دلم خندیدم

از وطن و تاریخ وملیتم خوندم آخر هفته تو دیسکوها باباکرم رقصیدم

فری تورو روح فروغ ،دیگه بس کن ،نخون آخه صدا

شما ممکن است این را هم بپسندید

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *