دانلود آهنگ اسوده بخواب از امین وحید

متن آهنگ اسوده بخواب از امین وحید

ورس 1 یه مرد خسته که تا دیروز بود منتظر روز حال امروزش شده تاریک تاریکهشب و روز امروز تنها یه بوم داره و سوژههایی محدود از یه دیوار یه قفل از حکایت هایی معلوم از حوادث یه چادر از یه شاعر از اعتصاب هنرمندی که توش دفنه تن سرد انتخاب از یه دانشگاه با چندین هزار لب های دوخته شعار مرگ بر دشمن از زبون نسل سوخته توصیف قصاص برای عبرت ملت بیدار عبرت بیشتر و بیشتر ملت بیمار وبیمار از یه کودکی که خشکیده توی نگاهش لبخند از دستای پدری که وصله بش زندونو دستبند از مادری که واسه لباس و تن پوش کودکش تنشو میکنه تن پوش تن تجار نفت کش صلوات دختری که روی تخت یه حاجی خوشبخت صلوات گاز خودکشی و قبری تخت یه دختر از جیب خالیو وحدتی که در حد یه واژس تریبونی که توش میگن فقیر فقیره از قصد از فشار و یاسی که زنهای آبستنو برده به سمت نهرهایی جاری از جنین های مرده راهی که یه جادستو منتهی به شهر درد واسه کشف فرعیا راهی نیست جز تحمل و صبر صبر کن برادرم ابر هوا نوید بارونه صبرکن برادر این ماه پشت ابر نمیمونه ای کوروش دیده مبین آسوده بخواب این خاک سالها خواب است در تخت ثواب آوای لالایی.. نوشته شده توسط : امین وحید ورس 2 وقت طلوع دوبارست ولی چه فایده رفیق وقتی نوری رو ندیدی تو این سلول لعنتی که از واژه ی آزادی فقط مونده یه میدون یه ملت عجیبی که بوده همیشه حیرون منم فریاد یک قصه ی تلخم از ته قلبو از یه هنجره ی خونیمو صدای یکنسلو من از عمق سلولای یه بند تاریکو نحسم از یه زخم کهنه ای که بوده پا به پای نسلم از یه بچه ای که تولدش مساویبا مرگش یا یه مادری که میمیره زیر دستایمردش من از ارزشی میگم که واسه نسل من تابو شد از یه درد قدیمی که حالا در حکم دارو شد از اون حبس نگاه کودکی خسته به یک عابر من یک موجم که سیلی میز