دانلود آهنگ بعد ۷ سال از رضا بحران
متن آهنگ بعد 7 سال از رضا بحران
اینترو (دکلمه) :
تنهاییم را هیچ کس شریک نیست,امروز تمام گذشته های تلخم را در سطل زباله ذهنم میریزم.
چراغ قوه ام را روشن میکنم می بایست در این ظلمات به راه خود ادامه دهم؛ بدون حضورت، تا ورداع مرگم...
ورس اول:
شدی بند کفش موندی زیرپامُ کله کردم
زمین خوردنمُ دیدی به سینم دست رد زد !
هروقت با اطمینان حرف میزدم چسب زخم شم
حواست نبود مینویسم، رو سطر دفتر
خاتمه عشق ما این لعنتی فاصله بود چون
دستامو دستات نگرفت خداحافظ بود
خط "مساوی" فاصله خورد تنهایی یعنی "حاصل" تو
"مخرج" من درومدم "باقی مانده" این "تقسیم" خاطرتو
بالاخره قلب تو که سنگ نمی مونه
زمین گرده آسمونتم یه رنگ نمیمونه
گاهی وقتا آبی بعضی وقتا خاکستری
مثل حالُ روزم تو فردامو خراب کردی...
تباه کردی ! عشق اول همه چیو خراب کردی
من عاشقت بودم گذشتی ازم فرار کردی
خواستم مال هم باشیم بیوفتی رو حوض نقاشیم
طرز فکرا خط "منهی" شد نشد که "جمع" باشیم
همخوان:
بعد هفت سال جستن درد گریسن هرشب
به تو رسیدم اما حرفای تو سردن
فریب خوردن چشمام به آیینه نگاه بنداز
ببین همونم که از احساسش گذشتی تو فکرات
مهم نیست کجایی ! همین که خوشی خوشحالم
یکی هست بیشتراز من هواتو داره انصافا
بیشتراز من خدا آرزو میکنم دو بال
برای پر زدن به اون روزایی که می خوای
ورس دوم:
اون خیلی خیلی توشه فاصله بین ما دوره
فراموش میشم با سکوت رد میشی عطرت تو کوچه
کوچه یادآور قدمهام پی رَد تو
اون روزایی که دلخوش بودم به عکست خوب !
حس خوبی داشتم بعد هفت سال اومد تو دستم دستات
تنها موندم، دورم زدی مثل "پرگار"
روزامون با فکر به هم شروع می شد
اما اون مطمئن نیستم چون دروغ بهم می گفت
تنهایی یه قدمی نبود تو خودم بود
باهاش حرف میزدم با سایم قدم میزدم
سخت می خندم ابرای تیره رو سینم چنگ میزدن
دست می برن ستاره ها تقدیرمُ خط میزنن
... سکوتت خراب شد رو سرم
خودت یادم دادی سمت عادت های دور نرمُ
تنمُ با هر خلعی مثل تو خوی ندمُ
لبمُ رو لب هرگربه صفتی جوش ندم
همخوان:
بعد هفت سال جستن درد گریسن هرشب
به تو رسیدم اما حرفای تو سردن
فریب خوردن چشمام به آیینه نگاه بنداز
ببین همونم که از احساسش گذشتی تو فکرات
مهم نیست کجایی ! همین که خوشی خوشحالم
یکی هست بیشتراز من هواتو داره انصافا
بیشتراز من خدا آرزو میکنم دو بال
برای پر زدن به اون روزایی که می خوای
ورس سوم:
عشق بچگی، کودک درونم ازت دست بردار نیست
رفتن با قدمهات نیست
به چشات عادتم دادی بازی با ساعتم دادی
نشد این بلیط خوشبختیُ باهم سوار بشیم
توخیابون دیدمت نگاهت هنوز گیرمه
نگارت تمومه دینمِ عطر نفسات گرویه سینم
بی رحمه رفتارای قبلیت باعت تخریبه
سلولای مغزُ قلبم حس تو به من تحریمه !
بعد هفت سال خوشحالیه من طعم تلخ داشت
به آرزوم رسیدم اما محال شدی تو شبهام
بگو اشتباه کجاست محکمتر سیلیو بزن
وقت حق به حق دار روسربازم بی بی تو بزن
روحم سنگینه اما تو خالیم کردی گذشتی
یه عابر منتظر شدم تو برزخ تقویم
جاده خدا بهم دادی، راحتر برم
واسه کسی مهم نیست توام به این ماتمم بخند
همخوان:
بعد هفت سال جستن درد گریسن هرشب
به تو رسیدم اما حرفای تو سردن
فریب خوردن چشمام به آیینه نگاه بنداز
ببین همونم که از احساسش گذشتی تو فکرات
مهم نیست کجایی ! همین که خوشی خوشحالم
یکی هست بیشتراز من هواتو داره انصافا
بیشتراز من خدا آرزو میکنم دو بال
برای پر زدن به اون روزایی که می خوای