دانلود آهنگ بی میلی از امیر عظیمی
متن آهنگ بی میلی از امیر عظیمی
وای از این قصهٔ شیرین
وای از این قصهٔ لیلی
وای از این بی میلی
وای از این قصهٔ شیرین
وای از این قصهٔ لیلی
وای از این بی میلی
صبح پا میشم میبینم نیستی پیشم
بالشمو میگیرم زیر مشتم
یه روز بهت میگفتم عاشقتم
یه روز میبینی گرفتم تو رو کشتم
مث یه سایه دنبالت میدوئم
سایهای که بدوئه باز عقبه
ترسم اینه که بعد این همه شب
از خواب پا شم ببینم بازم شبه
لبهاتو میذاری روی لبهام
اما تو دستت برق خنجره
این یه قماره قانونشم اینه
اون که دل داره بازی رو نمیبره
وای از این قصهٔ شیرین
وای از این قصهٔ لیلی
وای از این بی میلی
وای از این قصهٔ شیرین
وای از این قصهٔ لیلی
وای از این بی میلی
شبا زل زدن به لکّهٔ سقف
روزا فرار ِ از شهر و غلغله
ما و سیگار نصفهمون توی باد
ما و رگهایی که پُر ِ الکله
گریه و سیگاری که سهم توئه
یه کابوس بد که مال منه
میخوام بگیرمت تو رو تو آغوشم
سایهٔ یه دیوه که باز در میزنه
خسته از هرچی که هست و نیست
آروم میچسبیم به همدیگه
ترس، یه مَرده با رؤیای خیس
عشق، یه زنه که خوب دروغ میگه
وای از این قصهٔ شیرین
وای از این قصهٔ لیلی
وای از این بی میلی
وای از این قصهٔ شیرین
وای از این قصهٔ لیلی
وای از این بی میلی
حالا باز من و شروع یه قصهٔ بد
تو و اون قصهای که آخرش بده
اول قصهمون گریهٔ یه مرد
آخر قصهمون بوق ممتده
وای از این قصهٔ شیرین
وای از این قصهٔ لیلی
وای از این بی میلی
وای از این قصهٔ شیرین
وای از این قصهٔ لیلی
وای از این بی میلی