دانلود آهنگ تبعید از حامد فرد
متن آهنگ تبعید از حامد فرد
نمیدونم چیه زمونه چه مرگشه
تا یه حرف حق میگی جوابش یه ترکشه
نمیدونم چیه زمونه در سر چی داره
نمیدونم چرا که پشت هر در دیواره
فقط میدونم جلادم میگه حتی عادله
این روزا حق ناحقه و حق با باطله
ولی حتی باطلش یه روزی تو نمیری کیشه
به روزش اهل زیر زمینم رو زمینی میشه
ذهنو به هر ایده بسپاری
به فقر چه بد که بعد تبعید اجباری
دوومی نداره ظلم تمومی نداره
واسه جوونی که دیگه حس جوونی نداره
داغون که شدی سعی کن آروم بشونی
باد سرتو نه که با قانون بشوری
قانونی که کنارش موسیقی تو رشد نبوده
حیف قانون کوروش نبوده
ببین منی که از کوروشو کارگر نوشتم
از اونی که جوونیمونو تار کرد نوشتم
از هزاری وخیانت و نامرد نوشتم
از هنوزم، دلهره، وطن تا مرد نوشتم
یه جوونی که توی قفس دیده هاشو دیده
هنوزم تنش بوی میله هاشو میده
یه چی فهمم شد بفهم که درسه نصیحته
من فهمیدم که آدم بودن اصل خریته
زمونه این قلمو که داده دستم
صدای منم شده صدای نسلم
منم اونکه تبعیدو به جونش خریده
حالا واسه جنگم قلممه سلاح دستم
یه بیمار تبعیدی که داره کمبود
بار رو دوشم همش یه بار غم بود
غمی که غده داره، عقده هامم روی ورق
با یه قلم که همیشه سلاح من بود
نمیدونم آخه چرا سکوت تقدیر این نسله
سکوتو شکستم و شدم تبعیدی خسته
یه تبعیدی که تبعید شد دشت آخرش
یه تبعیدی که راهی شد با اشک مادرش
تو دلش گرچه راه ندش، زمونه گشته باورش
آخرش فرد راهی شد با اشک مادرش
عمری نوشتم و گرفتم از خدا فاز ایمان
تلخه ولی خداحافظ ایران
خداحافظ ولی بدون حرفم اینه تا تهش
استخوانم خاک میشه در سرزمین آرش
نه تهمت نه فحش نه سرزمین در طعنه
خداحافظ ای مردم همیشه در صحنه
من از نسل کوروشم، ببین که مست کوروشم
ملاک پلاک فروهر نقش بسته رو مچم
من حرفام انتقادی واره، میدونم انتها دیواره
این روزا قلمم حس بمب انتحاری داره
منی که اجتماعی هستم
پا به اشتباهی بستم
ولی عشق نابی در من هست اجتماعی هستم
من از درد ملتم
بدون که بنده من بعدم
همونم فرد ملتم
وطنم سر به قبلتم
نه از آن دسته مردمم
که در آن سر به در گمن
و تمام در به در گمن
من از این دسته مردمم
که از این رسم زمان سیرن
و از بسکه جهان دیدن و فهمیدن
باقی نفهم در فهم جهان گیرن
زمونه این قلمو که داده دستم
صدای منم شده صدای نسلم
منم اونکه تبعیدو به جونش خریده
حالا واسه جنگم قلممه سلاح دستم
یه بیمار تبعیدی که داره کمبود
بار رو دوشم همش یه بار غم بود
غمی که غده داره، عقده هامم روی ورق
با یه قلم که همیشه سلاح من بود