دانلود آهنگ توهم از حنان
متن آهنگ توهم از حنان
چند بار بهت گفتم بمون
چند بار بهت گفتم بسه؟
هرچقدر گفتم دوست دارم
بیشتر رو من درومد حرصت
چند بار گفتم من فرق دارم
چقدر گفتم تمومش کن
نمیخواستم دستم بلند شه روت
مغزم میگفت کبودش کن
نگفتی چی میخوام از جون اینکه که
کل دنیاش بهم ریخته
اونی که حرفام توهمیش کردن
بازم حرفام میشن بهش دیکته
نبود اعتمادی بین ما اصلا
حالا میشی از من دورتر
فکرشم نکن هرز بپرم چون من
پا حرفام هنوزم هستم
عمرمو پات دادم رفت
با تو خاطره دارم من
پرم از شک و شُبهه ،
با همه سرد باش با من نه
نگو تمومه کارت با من ،
ثانیه ها میشن شکنجه واسم
نزن حرفی از رفتن از اصن ،
میگیره قلبم جونت قصم
عمرمو پات دادم رفت
با تو خاطره دارم من
پرم از شک و شُبهه ،
با همه سرد باش با من نه
همه رو ول کن فقط من ،
چرا شدی اینقدر سنگ
نیستیم چرا شبیه هم ،
چرا نمیشه دلت تنگ
چرا؟
چه طوری خوبی میزونی یا نه
سرم تو کارِتهِ ، فوضولیامم
هنوز قطع نشده هنوز همونم
هنوزم سرجاشه لجبازیامم
هنوز همونم کلم خرابه
نمیخوام تنش به تنت بتابه
نمیتونم ببینم جام یکیو
چون شروع میشه رنج و عذابه
بیشتر از قبل حساسم روت
هرجا رفتی حواسم بهت بود
۲۴ری توی فکرم دلم
میخواست تموم شه توهمت زود
من یه چِتِ خشک و مرده
یه مریض داغون و افسرده
از گذشته آزرده حالا میبینه رویاشو دزد برده
من ، ندارم دیگه به آینده حسی
تو تاریکی ، طلوعی باید برسی
بیا بردار این بغض و تلخیو
بنداز دور از دورت آدم الکیو
شکاف ایجاد کن تو این بیابون
بزار تموم شه این روزای سیامون
نزار این آشغالا بهمون بخندن
کمه تو این فضا مثه دوتامون
رو من نداری هیچ فاز و نگایی
ولی منو غرق نکن تو دریا...
یه وقتایی در نمیاد صدایی
واسه برگشت نمونده هیچ دوایی
بکار ببرم واسه داشتنت
هر وقت چمدونو بستی گفتم کاش نره
هنوزم دیر نشده بیا کم کن
از این کوهی که پشت منه
عمرمو پات دادم رفت
با تو خاطره دارم من
پرم از شک و شُبهه ،
با همه سرد باش با من نه
نگو تمومه کارت با من
ثانیه ها میشن شکنجه واسم
نزن حرفی از رفتن از اصن
میگیره قلبم جونت قصم
عمرمو پات دادم رفت
با تو خاطره دارم من
پرم از شک و شُبهه
با همه سرد باش با من نه
همه رو ول کن فقط من
چرا شدی اینقدر سنگ
نیستیم چرا شبیه هم
چرا نمیشه دلت تنگ
هنوزم اسمت میاد دلم میگیره
مغزم رو تو شده پیگیر و پیله
هر جای این شهر چشم بهت میخوره تا چند روز اصن خوابم نمیگیره
بغلم کن که بهت نیاز دارم
باورکن هیچ وجه نمیری از یادم
با من حرف بزن بگو چی شد رفتی
بگو چی از اون الاغ من کم دارم
آدما هر چی بیشتر پیگیر هم شن
بیشتر همو از دست میدن
هر چی بیشتر به هم نزدیک شن
بیشتر از هم دور میشن
اینه توهم اینه نبودن اینه گم بودن
پَر میزنه دلم برا موی مشکیت
جز تو نمیفهمه منو هیشکی
کِسی اندازت نبود
برا تویی که دلت شده قده کشتی
مثه تو کسی اُمید نداد
همه خواستن در برن بِکَنن زود
نتونستم عاشق کسی بشم که
حتی یکمم شبیت نبود
خواهشا از گذشته نپرس
تو که خبر داری هر چی که بود
الانم کنارم بمون ندزد
ازم نگاتو حتی به زور
بگو همونی که قدم بزنم باش
زیر بارون خیره به نور
بیشتر از این تنهام نزار
منو حنان خوردیم گِره یِ کور