دانلود آهنگ دوباره از ایمان نامی
متن آهنگ دوباره از ایمان نامی
گاهی نمی تونی حرف هایی که تو دلته بزنی
یا مسخرت می کنن که از ترس دیگری
چشمات می بندی می گی بزار بگذره چه حاصل
وقتی صدای من تنها رو کسی نشناسه
فرشته هایی می بینی که تو ذاتشون اهریمن
صدای خیمه هایی که میشنوی غصه قریبس
حرف از وطن ندارم از این کودک بی ازار
حرف از خودمو خودته تو این اشفته بازار
دلت به چی خوشه به عشقی که فردا پیشت نیست
به پولی که می خوایو ولی توی جیبت نیست
یا به کشوری که هر روز رو به پیشرفت می ره
به این اشک هایی که جوابشو نیشخند می ده
یا به سن کمتو این دل سالخوردت
هرچی هم می کشی از این دل سابمردس
چشماتو باز نکن بزار همون بسته بمونه
بزار ذهن بی ارایش تو خسته بمونه
دوباره درد دوباره یه لیوان خالی
دوباره چشم هایی که هرشب از غم بارید
دوباره اشک یتیم های رویای پوشالی
دوباره شب بی زار سیاهی
به چی بنازیم من و تو به چی دل خوش کنیم
وقتی علف های هرز نمی زارن رشد کنیم
به این ادم های نازی که از همه جا بریدن
همین ادمان که جای کمک تورو هول می دن
به مادری که واسه خرجی تنشو می فروشه
یا بچه ای که جا نداره می خوابه تو کوچه
اون پدری که شب ها چشماش رو هم نمی ره
اون جونی که به جز خلاف هیچی رو نمی خواد
واسه من واسه من واسه تو اینا یه حرفه
تو ذهن من وتو همه ی این بدی ها دفنه
تو چشم های من و تو اینا نقطه های کورن
بخدا خیلی ها از خیلی خوشی ها به دورن
دلو به چی خوش بکنیم تو این زندان بی تشبیه
تو این راه خشک و برهود که ابادی تش نیست
ولپی ایستادیم به پایان حوش هنوز
ولی قرار بود خوب تموم بشه ژانش درام نبود
دوباره درد دوباره یه لیوان خالی
دوباره چشم هایی که هرشب از غم بارید
دوباره اشک یتیم های رویای پوشالی
دوباره شب بی زار سیاهی