دانلود آهنگ دو صفر سی از شهریار فتاح
متن آهنگ دو صفر سی از شهریار فتاح
چه دانستم که این سودا
مرا زین سان کند مجنون
دلم را دوزخی سازد
دو چشمم را کند جیحون
چه دانستم که سیلابی
مرا ناگاه برباید
چو کشتی ام دراندازد
میان قلزم پرخون
زند موجی بر آن کشتی
که تخته تخته بشکافد
که هر تخته فروریزد
ز گردشهای گوناگون
نهنگی هم برآرد سر
خورد آن آب دریا را
چنان دریای بیپایان شود
بیآب چون هامون
*************
ای دوست قبولم کن و جانم بستان
مستم کن و از هر دو جهانم بستان
با هرچه دلم قرار گیرد بیتو
آتش به من اندر زن و آنم بستان
دلتنگم و دیدار تو درمان منست
بیرنگ رخت زمانه زندان منست
بر هیچ دلی مباد و بر هیچ تنی
آنچ از غم هجران تو بر جان منست