دانلود آهنگ زیر تیغ از مهراب

متن آهنگ زیر تیغ از مهراب
همیشه رد میشدی ازم ولی نگام نمیکردی
دلم خوش بود شاید ندیده
یادته میگفتی نقاشیت خوب نیست
کجایی ببینی عشقت چه دردی کشیده
خبر رسید به رفیقم رفتم زیر تیغ
رفته امام رضا واسه پا بوسی
نیومدی ملاغاتی ولی یادت باشه
سر تو بود این دعوای ناموسی
گفته بودم تو این محل غیرت من تکه
میکشم هر کسی که تیکه بندازه به اون
من هنوزم همونم که میون یک لشکر
قمه به دست سالم میام بیرون
گفته بودم سر این یکی حساسم
گفتم سر این یکی ننه بابا نمیشناسم
یادته گفته بودم هر کی دست بزنه بهش
به مولا قسم جفت دستاشو میندازم
دستتو بردار از این خاطره هام زالو صفت
عشقای دوزاری رو چشیده ام کشیدم
قلم پای رو که پا بزاره رو مردونگیم
خط قرمز دور تو کشیدم کشیدم
برده نبودم که برات دولا بشم کولی بدم
گوش امثال تو رو بریده ام بریدم
انقدر جوش نزن حرس نخور گرده زمین
گنده تر از مشتم بهم رسیدن رسیدن
همیشه یه جایی میرسی که زانو هات میشکنه
اون جاست که باید بفهمی زور زمونه بیشتره
یه جاهایی که هست که همه کار و بارت افسوسه
یه مریض روحی مونده با قرصای هر روزه
گیر کردی توی قفس خواهشت پروازه
تو شاخ شی واسه هر کی میگه میری برو در بازه
خندت طولانی نشه وقتی خط میکشی دور من
اینو شنیدی که ته هر خنده ای گریه ست گل من
چقد بهت گفتم بمون نرو نرو نه
گفتم میمیرم نباشی نرو نرو نه
میری برو ولی دلت تنگ میشه گاهی
روزی که واسه تو دیگه نمونده راهی
نگذر یه روز میشی پشیمون
نگذر یه روز میشی پریشون
نگذر دلم بی تو میمیره
نگذر صدام بی تو میگیره
♫♫♫
شک ندارم مادرم فهمیده زیر تیغم
آخه سجده های این روزاش طولانی شده
انقدر به خاطرت گرد و خاک به پا کردم
هوای این شهر بد جوری طوفانی شده
بعد آتیشی که توو این دلم به پا کردی
میندازمت پشتم مثل کوله پشتی
تو توی خونت یه جو معرفت نداشتی
تو تو تو مارو کُشتی …
دیوونگی میاد سراغم دلشوره دارم که
کجا میره کجا میره کارم شده سردرد
هنوز منو نشناختی من هنوز همون عاشقم که
کج بری کشتمت به مولا بی برو برگرد
هنوزم اخماتو دوس دارم و اخمات
به گریه میندازه صدای قلبمه میکوبه
به ابوالفضل تا صبح وقت داری برگردی
وگرنه میکِشم این تیغو رو رگام اینجوری خوبه
نه صدای خستم نه نوای رازقی
نه همه گلایلا نه گل شقایقی
حالا دیگه نه حس و حالی مونده نه خونی توو رگ
واسه زدن بریزه رو عکسای تویی که عاشقی
هنوزم قرص ها و این سرنگ و خیابونا
یادگار همون روزایی که دل بسته بودم
ایندفعه کشیدم و کشیدم و کشیدم
تا خون بره جون بره آخه بدجوری خسته بودم
دوباره غمی نبود که توی قلب من میمرد
اون با نگاه های عجیب کفر منو در می آورد
من کشتمش در فکر کشتن کشتمش
من اون بد لعنتی رو با اشک و لبخند کشتمش
پرونده هام کامل شدن با چند تا سیگار و یه عکس
در پی اثبات یه جرم با اشک و لبخند کشتمش
انکار میکرد حرف منو وقتی که چشمامو میدی
گناه تازه ای نداشت فقط یه کم هرز میپرید