دانلود آهنگ سوز سینه از فرمان فتحعلیان
متن آهنگ سوز سینه از فرمان فتحعلیان
آنکه حاله مردم دیوانه می داند منم
آنکه سوزه سینه پروانه می داند منم
آنکه در جامه محبت باده می ریزد تویی
آنکه قدر ساغر و پیمانه می داند منم
آنکه خلقی را به چشمی می کند افسون تویی
آنکه افسون رخه جانانه می داند منم
آنکه دل می سوزد و افسانه می سازد تویی
وآنکه از سوزه جگر افسانه می سازد منم
تا به ابروی تو محراب است و چشمت می فروش
آنکه راهه مسجد و می خانه می داند منم
خانقایی هست در عالم برایآب و خاک
وانکه از دل راهه آن کاشانه می داند منم
جمله درویشانه عالم ساکن آن خانه اند
آنکه نام صاحـب آن خـانه می داند منـم