دانلود آهنگ شام مهتاب از داریوش
متن آهنگ شام مهتاب از داریوش
تو اون شام مهتاب, کنارم نشستی
عجب شاخه گل ها به پایم شکستی
قلم زد نگاهت به نقش آفرینی
که صورت گری را مباد اینچنینی
پریزاد عشقو مهاسا کشیدی
خدا را به شور تماشا کشیدی
تو دونسته بودی چه خوش باورم من
شکفتی و گفتی از عشق پرپرم من
تاگفتم کی هستی
تو گفتی یه بی تاب
تا گفتم دلت کو
تو گفتی که دریا
قسم خوردی بر ماه که عاشق ترینی
تو یک جمع عاشق تو صادق ترینی
همون لحظه ابری رخ ماهو آشفت
به خود گفتم ای وای مبادا دروغ گفت
گذشت روزگاری از اون لحظه ی ناب
که معراج دل بود به درگاه مهتاب
در اون درگه عشق چه محتاج نشستم
تو هر شام مهتاب به یادت شکستم
تو از این شکستن خبردار یا نه؟
هنوز شور عشقو به سر داری یا نه...
تو دونسته بودی چه خوش باورم من
شکفتی و گفتی از عشق پرپرم من
تاگفتم کی هستی
تو گفتی یه بی تاب
تا گفتم دلت کو
تو گفتی که دریا
قسم خوردی بر ماه که عاشق ترینی
تو یک جمع عاشق تو صادق ترینی
همون لحظه ابری رخ ماهو آشفت
به خود گفتم ای وای مبادا دروغ گفت
هنوزم تو شبهات اگه ماهو داری
من اون ماهو دادم به تو یادگاری
هنوزم تو شبهات اگه ماهو داری
من اون ماهو دادم به تو یادگاری
من اون ماهو دادم به تو یادگاری
من اون ماهو دادم به تو یادگاری