دانلود آهنگ شهرزاد از پرانتز

متن آهنگ شهرزاد از پرانتز

کروس:

من خودم و هدفمو با انتقام زنده میکنم

برا سیراب شدن خودم رو ب هیپ هاپ تشنه میکنم

همیشه بهترینا بدترین و سخت ترینن

شهرزاد نابودی و انتقام نه در این حد

ورس 1:

پرانتز میخواد اینجا بسازه داستان برا مردم

شهرزاد رو کشتم بعدم روزگارم سرد شد

هزار و یک شب بات ندارم ولی هزار و یه درد

هزار و یه واقعیت توی یه داستان محض

دندون درد رو ندرید ولی دبه در کرد

شبامون شر شهر رو شرط بست

عکس سایم فقط روی ماهم نقش بست

با خورشیدم دشمنم پس روی ماهم سر کرد

اگ کور بودم ولی جوهر خودکارم خیلی خوب دید

ترانه هام بمب بود همش خودم روی مین

لاک نزدم به دستم تا دلبر تر

بلکه رفتم پشت لاکم تا من بعد از

یه مدت نباشم دیده نشم از خیلی ها

وقتی راه انتقام شروع شد بگم از فرضی هاش

حالا فرضم،خیلیا رو زوده ولی تو رو کشتم شهرزاد

هه،ببین داستان یه جامعس نه سرباز

تو داستانمون دخترک کبریت فروش مرد

ولی داستانمون همیشه جوابش تو فرداس

فردا رو از اب بکش بیرون امروزتم تازس

دیروز تو سخت بود ولی فردای تو راحت

زندگی بزرگه ولی دنیا خیلی کوچیک

کمربند کمر شکسته ما بودی

نمک روی زخم نه،باعث خود درد

قصه گو بودی نه داستان گو واس خاطر جهل

حالا زندگی داره ب روال ب کامت تلخ میشه

پس چرا داره داستان توی قصه رد میده?

کوری و با حق گره نخوردی و گره کوری شدی

درباره همه چی میگی تا توی درباره هوری شی

ولی بدون من همیشه و همه جوره با تو فرق دارم

من داستان گو و تو قصه گو و رو قلم حرف دارم

قصه گو یه دروغگوعه و فرقی نداره

تا طعم تلخ تنهایی و تب نباشه

کروس:

من خودم و هدفمو با انتقام زنده میکنم

برا سیراب شدن خودم رو ب هیپ هاپ تشنه میکنم

همیشه بهترینا بدترین و سخت ترینن

شهرزاد نابودی و انتقام نه در این حد

ورس 2:

شهرزاد فرار نکن من فعلن باهات حرف دارم

درسته با نفرت میخونم ولی خب منم صبر دارم

هزار و یک کلک خوندی واسه خوابوندن مردم

برای بهره بردن و بردن و باختنت صبر کن

اره بت گفته بودم ک من داستان میگم

ولی داستان تو اینده حق میشه و باش بازتاب دیدم

خوب و خاکی و خودمم و باش خواب دیدم

فک میکنن داستانام دروغه ولی باز خواب دیدن

ببین روزگارم سیاه بود ولی خودم سفیدم

وقتی یه دندم بشکنه یه دنده میشم

با داستانا و حقایق نصفت میکنم

مثه سیب نصف شده ک مردم حست میکنن

ک اینو و حقه بازا همه مثه همن

واقعیت رو بکوب تو دفتر مثه حس قلم،هه

خودکارم گریه میکنه اره گریه جوهره

مغزم گریه میکنه و گریشم فکرمه

اینقد نور دیدم همه جا ک الان عاشق تاریکی شدم

همه حرفام حرف نداشت هی حامله شدن

تو هم دروغات حرف نداشت ولی اخرش که چی?

بازم میگم حرف داشتم و بودم همیشه به گیییر

حرفام داره تموم میشه و خیلی چیزی نمونده

بازم بات حرف دارم ولی خب جوابم معقوله

کل عمرم دشمنم تو و خاندانت بودین

ولی نه واسه این ک بشین خاندان هوری

تعداد بیتا زیاد بود و جوابم ارضات کرد

توی ادمی ک نفرت نداشت یهو احساس رفت

داستانایی ک واقعی بود و کی انکار کرد?

اره،پسر تو بود که اون روز تو جمع اظهار کرد

حالا فهمیدی دشمن من کیه?شهرزاد و خاندانش

ک نسل ب نسل چرخید و اینا بازتابه

از همه چی بیا پایین برو جلو بگو اینم بازتابه

اولین انتقام از شما بود و این اول داستانه

کروس:

من خودم و هدفمو با انتقام زنده میکنم

برا سیراب شدن خودم رو ب هیپ هاپ تشنه میکنم

همیشه بهترینا بدترین و سخت ترینن

شهرزاد نابودی و انتقام نه در این حد