دانلود آهنگ عاشق بی نهایت از فرخ
متن آهنگ عاشق بی نهایت از فرخ
تو ندیدی,تو ندیدی که من گریه کردم
وقتی گفتی شاید بر نگردم
اما از سوز اشکام
گر گرفته,گر گرفت دفتر خاطراتم
شعله زد سینمو اهه سردم
تو دلم مونده حرفام
خنده ی تلخ تو وقت رفتن
حسرت چشم پر خواهش من
در غروبی غم انگیز
کوچه ها پا گرفتند و غربت
اخر جاده ها رو ندیدی
چی شد اون عاشق بی نهایت
ای داد از تو
بعد تو این غروب غم انگیز
میزنه طرحی از عصر پاییز
این ترانه ته بغض من نیست
تو وجودم, مونده دردی از لمس دستات
میرم از پیش تو ناله ی من,خنده ی تلخ اخر
کوچه ها پا گرفتند و غربت
راهی برزخ عشق و نفرت
چی شد اون عاشق بی نهایت
بعد تو این غروب غم انگیز
میزنه طرحی از عصر پاییز
این ترانه ته بغض من نیست