دانلود آهنگ علی کوچیکه از خسرو شکیبائی

IRMUSIC
متن آهنگ علی کوچیکه از خسرو شکیبائی
علی کوچیکه
علی بونه گیر
نصف شب از خواب پرید
چشماشو هی مالید با دس
سه چارتا خمیازه کشید
پا شد نشس
چی شده بود؟
چی دیده بود؟
خواب یه ماهی دیده بود
یه ماهی،انگار که یه کپه دوزاری
انگار که یه طاقه حریر
با حاشیه منجوق کاری
انگار که رو برگ گل لال عباسی
خامه دوزیش کرده بودن
قایم موشک بازی می کردن تو چشاش
دو تا نگین صاف الماسی
همچی یواش
همچی یواش
خودشو رو آب دراز می کرد
که بادزن فرنگیاش
صورت آبو ناز می کرد
بوی تنش بوی کتابچه های نو
بوی یه صفر گنده و پهلوش یه دو
بوی شبای عید و آشپزخونه و نذری پزون
شمردن ستاره ها، تو رختخواب، رو پشت بون
ریختن بارون رو آجر فرش حیاط
بوی لواشک،بوی شوکولات
انگار تو آب گوهر شب چراغ می رفت
انگار که دختر کوچیکه ی شاپریون
تو یه کجاوه ی بلور
به سیر باغ و راغ می رفت
دور و ورش گل ریزون
بالای سرش نور بارون
شاید که از طایفه ی جن و پری بود ماهیه
شاید که از اون ماهیای ددری بود ماهیه
شاید که یه خیال تند سرسری بود ماهیه
هرچی که بود
هرکی که بود
علی کوچیکه
محو تماشاش شده بود
واله و شیداش شده بود
همچی که دس برد که به اون
رنگ روون
نور جوون
نقره نشون
دس بزنه
برق زد و بارون زد و آب سیا شد
شیکم زمین زیر تن ماهی وا شد
دسه گلا دور شدن و دود شدن
شمشای نور سوختن و نابود شدن
باز مث هر شب رو سر علی کوچیکه
دسمال آسمون پر از گلابی
نه چشمه ای نه ماهیی نه خوابی
باد توی بادگیرا نفس نفس می زد
زلفای بیدو می کشید
از روی لنگای دراز گل آغا
چادر نماز کودریشو پس می زد
رو بند رخت
پیرهن زیرا و عرق گیرا
دست می کشیدن به تن همدیگه و حالی به حالی میشدن
انگار که از فکرای بد هی پر و خالی میشدن
سیرسیرکا
سازا رو کوک کرده بودن و ساز می زدن
همچی که باد آروم می شد
قورباقه ها از ته باغچه زیر آواز می زدن