دانلود آهنگ قطعه صبح روشن از علیرضا افتخاری
متن آهنگ قطعه صبح روشن از علیرضا افتخاری
چه رازی درم آه به چشمت نهفته
چه کس با شب از چشم تو قصه گفته
که من چون شهابی که مثل حبابی
چنین در هوایت
رها شده ام, فنا شده ام
کدامین پرنده در این صبح روشن
ز من گفته با تو ز تو گفته با من
که من چون ستاره که مثل شراره
چنین در هوایت
فنا شده ام, رها شده ام
بهاره دل من قراره دل من
به گوشه ی غم صفای تو بود
به خلوت شب نوای تو بود
تو نور خدایی کجایی کجایی
نوید رهایی به گوش دلم صدای تو بود
ستاره شمردم ز پنجره ای مه
مگر که در آیی تو یک شب از این ره
به خانه ی من
به دریا سپردم بخاطر تو جان
مگر که بگیری ز موج و ز طوفان
نشانه ی من
نوای رسایتصدای رهایت
به کوچه ی شب کشیـده مرا
بیا که ببینی که جان غمینی
دوباره به لب رسیده مرا
ز رنج زمانه رهایم کن ای دوست
شبی عاشقانه صدایم کن ای دوست
چه رازی در اعماق چشمت نهفته
چه کس با شب از چشم تو قصه گفته
که من چون شهابی که مثل حبابی
چنین در هوایت
رها شده ام, فنا شده ام
رها شده ام