دانلود آهنگ قطعه ۱۴ از احمد شاملو
دانلود آهنگ قطعه ۱۴ از احمد شاملو
متن آهنگ قطعه 14 از احمد شاملو
آه اگر آزادی سرودی می خواند
کوچک ،
همچون گلوگاه پرنده ای ،ـ
هیچ کجا ،
دیواری فروریخته برجای نمی ماند
سالیان بسیار نمی بایست
دریافتن را ،ـ
که هر ویرانه نشانی از غیاب انسانی ست ،
که حضور انسان آبادانی ست
همچون زخمی همه عمر خونابه چکنده
همچون زخمی همه عمر به دردی خشک تپنده
به نعره ای چشم بر جهان گشوده
به نفرتی از خود شونده
غیاب بزرگ چنین بود
سرگذشت ویرانه چنین بود!!ـ
آه اگر آزادی سرودی می خواند کوچک ،
کوچکتر حتا ،
از گلوگاه یکی پرنده!!ـ
دانلود آهنگ قطعه ۱۴ از احمد شاملو
متن آهنگ قطعه 14 از احمد شاملو
من کلام آخرین را
بر زبان جاری کردم
همچون خون بی منطق قربانی
بر مذبح
یا همچون خون سیاوش
(خون هر روزِ آفتابی که هنوز برنیامده است
که هنوز دیری به طلوعش مانده است
یا که هنوز برنیاید.)
همچون تعهدی جوشان
کلام آخرین را
بر زبان
جاری کردم
وایستادم
تا طنینش
با باد
پرت افتاده ترین قلعه ی خاک را
بگشاید.
□
اسم اعظم
(آن چنان
که حافظ گفت)
و کلام آخر
( آن چنان
که من می گویم).
همچون واپسین نفس بره ای معصوم
بر سنگ بی عطوفت قربانگاه جاری شد
و بوی خون
بی قرار
در باد
گذشت.