دانلود آهنگ قطعه ۶ از احمد شاملو

IRMUSIC
متن آهنگ قطعه 6 از احمد شاملو
غافلان هم سازند
تنها طوفان کودکان ناهمگون می زاید
همساز٬ سایه سانانند
محتاط در مرزهای آفتاب
در هیأت زندگان مردگانند
وینان دل به دریا افکنانند
به پای دارنده ی آتش ها
زندگانی دوشادوش مرگ
پیشاپیش مرگ
هماره زنده از آن سپس که با مرگ
و همواره بدان نام که زیسته بودند
که تباهی از درگاه بلند خاطرشان
شرمسار و سر افکنده می گذرد
کاشفان چشمه
کاشفان فروتن شوکران
جویندگان شادی درمجری آتش فشان ها
شعبده بازان لبخند در شب کلاه درد
با جای پایی ژرف تراز شادی در گذرگاه پرندگان
دربرابر تندر می ایستند
خانه را روشن می کنند
و می میرند
متن آهنگ قطعه 6 از احمد شاملو
مردی چنگ رد آسمان افکند،
هنگامی که خونش فریاد و
دهانش بسته بود.
خنجی خونین
بر چهر ی نا باور آبی! -
عاشقان
چنینند.
کنار شب
خمیه بر افراز،
اما چون ماه برآید
شمشیر
از نیام
بر آر
و در کنارت
بگذار.