دانلود آهنگ ما جدا شدیم از بهزاد پکس
متن آهنگ ما جدا شدیم از بهزاد پکس
یه آدم بدو یکمون خوب بود
یکی بد در میزد وقتی یکیمون دور بود
یه آدم بدو همه جوره تو مخ
یکی فوکوس نمیکرد ولی یکیمون زوم بود
داره همون روزا تکرار میشه
این بار همه حرفاشو بدونه اشکال میگه
فکر میکردم پشتم بهشه
میخواد همه مسیرا رو واسم با شمع بکشه
آه فکر میکردم خوب شه همه چی
اگه دکتر باشه بشم مهندس شعر
فکر میکردم وابسته میشه
عکس فردا رو با خیال راحت بکشه هه
میخواست خواننده بشه
روز و شب تار بود بد جوری که طرفدار بود اه
دمش گرما اون کاری نداشت مشکل از من بود
دمش گرم باز ماس مالی نداشت یه نمه بچم بود
سرد و گرمو خوب میفهمید دمش گرما
منو غرور که پایین پرچم بود
اینایی که بهش یاد دادم چنگ نندازه
اون که نمک میخوره دیگه جنگ نندازه
بش یاد دادم مردونه بجنگه
پس سنگ جلو پای لنگ نندازه
پینوکیو اون که تو کارتون بود
چاق تره نگاه سردم داره اه
بش یاد دادم میشه بزرگ شد
از هرکی هس یه نیش بزرگ خورد مرد
بش یاد دادم غول تو کار خودتی
تنهایی بده توهم دورتو پر کن خب
تنهام مثه ۴ فروردین
فاز چیو داری کی به تو دکتر گفت
جیبتو پر کن مفت
باشه حواست عکس میندازی اونم نیوفته تو عینک
برگرد ولی جیبتو دکتر برد
♫♫♫
معرفت داشتی اما حیف که توقع بالا بود
معرفت کاشتی در نیومدی کمن تو کارامون
من نمیدیدم دنیای بر عکسو
بهزادو فقط دوست داره نه پکسو
گفتی حسی دیگه نمیمونه بعد از تو
اون جاش خوبه ببین عینکتو عوض کن
راستشو بگو، بگو کی باد داد پشتت
حرفه ای شدی کی یاد داد فحش بت
راستشوبگو، بگو کی از من بهتر
با گذشته هاش زیاد داش مشکل
حرمت نگه داشت خیلی چیزام حق با اون بود
حرمت نگه داشت آتیش تو اون سرمامون موند
دمش گرما بعضی وقتا منطق نداشتم
دمش گرما...
اون می گفت اگه من تز نداشتم
دمش گرما حرفامو یه جا به خودم می زد
دمش گرما بد نبود فقط من حس نداشتم
دارم هواشو میدونم با کسی نمی جوشه
دارم هواشو لباسه راحتی نمی پوشه
واسه اونا که بد منو میخواستن
دارم هواشو شاه ملکشو نمیفروشه
رفیقا که همه تو زرد در اومدن
بعدم یه چندتا تا رفتم اومدن
فکر میکردم بزرگتر شم
رفتم ولی با حسرت اومدم
عشق و حال این روزام جوره
هرکسی به جای تو مشتی پام مونده
حس و حال اون روزام نیستش
من میام راه سربازام دوره
پی باباایم کمتر بوده
هی اشک میریختش من درک نکردم
دیدی بلاخره جوبشو خوردم
الکی این همه وزن کم نکردم
یکی یه مثالی میزد یه وقتایی
توام یه حرفایی شبیه اون داشتی
یکی یه مثالی میزد یه وقتایی
من فکر میکردم شبیه اون باشی
یکی یه چیزایی میگفت به جفتمون
الان اون شدش شریک خون بازی
من فقط یه بدی تو چش داشتم
اعصاب نبود واسه اونا که چش داشتن
سرد میشد اما یخ نمیزدم
منو باور نداشتی ولی دوست داشتم
من فقط یه قصه کم بودم
ابرار و ببین مثه من خوبن
دوتا دیوونه از حس هم دورن
دوتا دیوونه که مثله هم بودن
راستی یه جورایی بازم میخوام برم
اصن مهم نی واسم چیا بگن
بزا بگن همه رد داده مخش
اصن مهم نی فقط میخوام برم
برم یه جایی که غم توش نباشه
حرفای دل من توش نباشه
غم توش نباشه آسمونو ابی ببینم
گریم کار هر روز نباشه
میرم به سمت برد باختامو اصن حساب نمیکنم
روحم یه لحظه مرد چرا آسمونو خراب نمیکنم
میرم به سمت برد آشناشو دارم به در نمیخورم
میرم به سمت مرگ این روزا دیگه بدرد نمیخورن
اگه حرف نمیزنم لال نیستم
این روزا دیگه بدرد نمیخورن
خیلیام دیگه به من نمیخورن
میدونی که