متن آهنگ هنر فقر میاره از علی اوج

من لیاقت اشکاتو ندارم

ازین نترس که درحال فرارم

ازین نترس که پیشت نیستم

چون اگه باشم باید اشکاتو درارم

فقط با گفتن جمله ی حقیقت مخصوصا واسه تو که دروغو دوست داری

فقط با گفتن جمله ی حقیقت یه کاری میکنم که از دروغ دور باشی

نگو که میخای دور باشی تو هیچ وقت نمیخای خوب باشی

فقط میخای کمی طعمشو بچشی بعدشم برگردی توپ بازی

خوب بودن یه بازی نیست شیطان توی ما قاضی نیست

پس زودتر برگردو نزدیک نشو عقیده هاتو به ما نزدیک نکن

تو تغیرو قبول نداری واسه نفس کشیدن ما امون ندادی

تو کامل از درون خرابی هیچ عشقیو تو قلبو درون نداری

ازم نخا که اتحاد کنم با تویی که نمیتونم انفجار کنم

به دلیل تغیر باشم با تو باتویی که نمیدونی شبِ یا صبح

باتویی که حتی جسدو جمع میکنی حتی با قاشق

باتویی که هیچوقت نمیتونی بدی به سوالام پاسخ

با توام اقا باتوام باتو

نمیدونم چرا همه کر شدن نمیدونم چرا وقتی تو سکوتم دورم جمع شدن

نمیدونم چرا وقتی حرف میزنم کسی حرفامو گوش نمیده

اینا کنجکاون چون جا لبه حتی مردن من واسه اونا اینا کنجکاون چون جا لبه

حتی جنگای پاسِ بونا نمیدونم چرا عاشق جنگن یا میدونم و برو نمیارم

نگفتن اینم جا لبه قبل شروع یه حا دثه من تو باتلاق فرهنگم گیر کردم

ولی باز امید میدمو باز میختم

اونا بم میگن احمق شدم چون دوست دارم سمته خدا حرکت کنم

اونا میگن وقت نمیزاری واسه کارات

نمیبینن که با علاقه به هنر یه بدبخت شدم

که پوله تو جیبم ندارم اونا اصا درک نمیکنن

این حرفایی که من میزنم تخم ندارن بزنن

اینا اصا رپ نمیکنن اینا اصا با نسله بعدشون جنگ نمیکنن

نقاشیه زندگیو رنگ نمیکنن

پس بودن دشمنم جالبه این حرفمو میفهمه اونی که عا رفه

این یه عشقه خالصه حتی کیفیت پایینم واسم جالبه

مهم فکر اون حادثه

نه شفاف کردن کلمات بیمعنی میفهمی یا نمیفهمی

چرا همش دارین میجنگینو از جنگ حرف میزنین و

به ریش ماهایی که زحمت میکشیم میخندین

ها فهمیدم شما کاملا بی درکین

اره کاملا بی درکین

قول میدم بعد از شنیدن حرفام باز

منو به فوش میبندین و میگین

چرا فلو نیستو ما دنبال قافیه میگردین

ولی هدفم جالبه چون باعثه تغیر میشه و حداثه

وداعه اوجی