دانلود آهنگ پیاده میشم از یاس
متن آهنگ پیاده میشم از یاس
صورت خسته نگران و بی آرامشو مریض
که قایم شده بود زیر آرایش غلیظ
زخمی از خاطرات تلخ دیروز
چشم میدوخت به خیابون سرد بیروح
با تحمل سنگینی نگاه آدما
ادامه میداد او به راه ناتمام
واولین بار برای آخرین راه...بهتر بگم که آخرین چاه!
تنها دودل ،تو فکر و با تعجب
دنبال چی بود ؟
پول یا توجه؟
تو روزگاری که هرکسی دنبال آشناست
دخترک میگرده پی یه فرد ناشناس که
ازون غریبه ها یه عده ماییم
آروم اشاره زد که شیشتو بده پایین
فقط میتونیم امشب و با تو باشیم وبس
اینو گفت و نشست ودر ماشین وبست
پسر میخواست سر صحبت و وا کنه زود
تیکه مینداخت منتظر واکنش بود
ولی دخترک صداشو نمیشنید
تو دنیایی بود که به سادگی نمیشه دید
دیدی...که بعضی وقتا بغضی تو گلوته
نمیخوای گریه کنی جولو کسی که پهلوته
هی امان ازین زمان ،زمانی که دیگه برد توان ازین زبان
بی همراه و بیهوده ره سپار این راه بی نور و هم صدا سپرده خود را به دست باد...اسیر زندون لحظه ها
تو دلش دردای بیکران خسته از حرفای دیگران،اسیر مردای بی مرام.....
و اشک میباره باز.....
پسر گفت لعنت به این بخت بد
خونه ما میمونه واسه یه وقت بعد
سعی نکن با سکوتت زیر پوستم بری
اگه پایه ای میتونیم خونه دوستم بریم
خب؟...حاضری با دونفر باشی یانه؟
معلوم که رفتار دخترک ناشیانست
سوال تکرار شد
حاضری باشی یا نه؟
و دختر به فکر یک شب و یک آشیانست!
گفت بریم من که همه چیم و از دم باختم
گناش پای اونا که من و پس انداختن
عصبانی از خاطرات خاموش قدیمه
پی محبت میگرده تویه آغوش غریبه
تو خونه ای رشد کرد که عشق نبود
جای عشق،فحش ومشت و زیر چشم کبود
پدری که جلو مشکلات مختلف ضعیفه
فقط زورش میرسه به دختر ظریفش
با خودش گفت پشتم به کیا قرصه؟
خونوادم؟...اونارو خدا بیامرزه!
اون موقع کی بود که احترام به حرفاش بذاره؟
حالا مجبوره که تنشو به حراج بذاره
بی همراه و بیهوده ره سپار این راه بی نور و هم صدا سپرده خود را به دست باد...اسیر زندون لحظه ها
تو دلش دردای بیکران خسته از حرفای دیگران،اسیر مردای بی مرام.....
و اشک میباره باز.....
ببین تو این قصه هارو میشنوی و میری
بعد چن بار شنیدن ازش میگذری و سیری
ممنون از اونی که به دیگری صدامو پاس داد
بگذریم بریم سراغ ادمه داستانی که
امروز نوشتنش رو مود من بود
این یه دردیه که به خیلیا بوده مربوط
کوه غم بود ولی یه نور انبوه پشت کوهه،
واسه نا امیدی زوده هنوز
کاری ندارم به این که کارش خلاف شرعه
ولی واسه رابطه ها اول علاقه شرطه
وگرنه یه روحه که روی جسمی سواره
چطور تو آغوشی بره وقتی حسی نداره؟
تو این روزگار دردناک و سیاه بی شرم
ای کاش بگه نگه دار من پیاده میشم
راه برای ادامه دادن زیاد بی شک
ای کاش بگه نگه دار من پیاده میشم!